نادر۳ (گرگ و میش)

ساخت وبلاگ
هیچ کس را نیست که به تنهاییم رنگی بخشد  رنگی از سر شوق رنگی از ته دل رنگی به جذابی نور چشمانم را دگر تاب تحمل نیست نه که کم سو است راز پس خورشید ندیده ، کور است این درخشان دم روزگار چه به من سخت است چه غمها که سپردم به جریده ی دل چه رنج ها که کشیدم  از دم صبح تا ته شب آه ای تابِ نازکِ احساسم چگونه رساوار صامت بریدی دم نَبُرد حنجره ی خفته ی من چه سیاهی ها که زدم پس چه قرمز ها که زدم با خون وجود چه شعر ها که سرودم چه حرفها که نگفتم چه شب ها که سپری شد چه روزها که منتهی شد ای هوسِ بی هویتِ هویدا  تو را چگونه کنم ارضا نه که سهل است  مانده ام حیران در کوچه باغهای مِهر جهان در کوچه باغهای مِهر جهان نه کسی در یاد من دارد نه من در یاد کسی را اه ای طلسم مُهر شده ی زمان چه تنها چه ارام  چه غم بار گذراندم شب و روزها هیچ کس را نیست  که تاب ارد همنشینی در تنهایی من غم در پشت تنهایی من  رخنه ای در افکار بیهوده ی من و زخمی در پشت دیوار دلم هیچ  کس را نیست که گوش فرا دهد بیتابیم که سایه ی سیاهِ شبِ دُم را بشوید از ضمیر ناآگاهیم هیچ کس را نیست هیچ کس نوشته شده در جمعه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۵ساعت 18:13 توسط Ata(r)sh| نادر۳ (گرگ و میش)...ادامه مطلب
ما را در سایت نادر۳ (گرگ و میش) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideha بازدید : 41 تاريخ : شنبه 16 دی 1396 ساعت: 14:28

حرف دارم هزار برای گفتن

زمان را از کَفم رُفتند

گر زمان بر من باز اید باز 

سُرایم از دل و درد فراق

نوشته شده در جمعه پنجم خرداد ۱۳۹۶ساعت 8:48 توسط Ata(r)sh|

نادر۳ (گرگ و میش)...
ما را در سایت نادر۳ (گرگ و میش) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideha بازدید : 38 تاريخ : شنبه 16 دی 1396 ساعت: 14:28

روزها سرد شب ها سخت هفته ها پشت در پشت هم درد و سالها میخورد مُهر سرنوشت بر عکس و ما ، در تکاپوی زمان میفروشیم عمر به باد و مادر عزا دار تکیه داده به سکوی لب دار دست و پا زدن در باتلاق جهل باز ما بی عار می دویم به دنبال انتهای خط پرگار  قهقه های شیطان ها نفیر زنان از حنجره ی شب  فریاد های مردانه راضی از ارضاهای وحشیانه و کمبود دستگاه شوک و احیا  هزاران مردار اما شب زنده دار  زنده های جسمی مرده های روحی حمیّت های کور تعصب های سنگ حفره های چرکین مردم نادان میبرند نیاز به کدام درگاه؟ سحر هنوز در خواب ، در ناز؟؟؟ و شب هنوز در تحجد ظلم بی آزار و روز پشت سایه ی هزاران ماه اینجا دلم فقط هوای یک هوا دارد شاید جنگ اشتباه باشد دلم هوا ، هوای گرگ و میش دارد                                                                                                                      دوشنبه ۱۳۹۵/۲/۱۳ هجری خورشیدی نوشته شده در چهارشنبه چهارم مرداد ۱۳۹۶ساعت 20:59 توسط Ata(r)sh| نادر۳ (گرگ و میش)...ادامه مطلب
ما را در سایت نادر۳ (گرگ و میش) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideha بازدید : 43 تاريخ : شنبه 16 دی 1396 ساعت: 14:28

عشق ازاد دل بر باد زمان تیغ بر جان  و چشمها باز ، باز باز اما دستان در بند و دندان لب به بند پرده به کنار میکند روی صحنه نادر نقش سیاه و اشتباه ، پشت در پشت اشتباه  مردم در تلاطم یک نگاه  میکنند خاک بر سر ، ای وای وای بر ان خورشید نور افشان که زیر مهرش کنند دست دراز دستها دراز پیش نادر رو سیاه و من در سکوت خاموش خم خیابان خشکیده ی شرافت دو دل خمیده ام  کبوترانه منتظر شکافتن خورشید دوباره ام  اما خورشید در شب نمیتابد و امید در روز فرو می پاشد شبها همه چیز در هم میکوبد  باتوم در سر  تفنگ در قلب  اشتباه در من شبهای سرزمینی غرق در تلاطم تاریکی و روز هایش فجایای شب را بازگو میکنند شبهای سرزمینی  غم درد میگیرند مادران آن سرزمین و تاریکی جولانگاه نادر است و تاریکی اشتباه مطلق است مردمان ناراضی  سروران در فکر دست اندازی  و دوستان چه کم از دشمن دشمنان به مانند کفتاران مهربان تر از مادر دشمنان به مانند تصلب شراین سد میشوند جلوی رگ حق خواهی ملتی به اصطلاح خائن آه ای نادر  تو چه سخت در فکر فریب دست بردار بیا قدری بنشین چای تازه دم است بیا استراحت کن کامل با هم گپی بزنیم نَرد ببازیم از نِرون بگویی میخواهم او در سکون بماند تا برای شما قدری فرصت بماند من سرش را گرم شما سینه اش را هدف من او را در بَر  شما او را در بَند من نادر را سرگردان شما پتگ گران بر سر آن من نادر را ... و شما او را ... من میکش نادر۳ (گرگ و میش)...ادامه مطلب
ما را در سایت نادر۳ (گرگ و میش) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideha بازدید : 38 تاريخ : شنبه 16 دی 1396 ساعت: 14:28

روزها سرد شب ها سخت هفته ها پشت در پشت هم درد و سالها میخورد مُهر سرنوشت بر عکس و ما ، در تکاپوی زمان میفروشیم عمر به باد و مادر عزا دار تکیه داده به سکوی لب دار دست و پا زدن در باتلاق جهل باز ما بی عار می دویم به دنبال انتهای خط پرگار  قهقه های شیطان ها نفیر زنان از حنجره ی شب  فریاد های مردانه راضی از ارضاهای وحشیانه و کمبود دستگاه شوک و احیا  هزاران مردار اما شب زنده دار  زنده های جسمی مرده های روحی حمیّت های کور تعصب های سنگ حفره های چرکین مردم نادان میبرند نیاز به کدام درگاه؟ سحر هنوز در خواب ، در ناز؟؟؟ و شب هنوز در تحجد ظلم بی آزار و روز پشت سایه ی هزاران ماه اینجا دلم فقط هوای یک هوا دارد شاید جنگ اشتباه باشد دلم هوا ، هوای گرگ و میش دارد                                                                                                                      دوشنبه ۱۳۹۵/۲/۱۳ هجری خورشیدی نوشته شده در چهارشنبه چهارم مرداد ۱۳۹۶ساعت 20:59 توسط Ata(r)sh| نادر۳ (گرگ و میش)...ادامه مطلب
ما را در سایت نادر۳ (گرگ و میش) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideha بازدید : 43 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1396 ساعت: 10:53

عشق ازاد دل بر باد زمان تیغ بر جان  و چشمها باز ، باز باز اما دستان در بند و دندان لب به بند پرده به کنار میکند روی صحنه نادر نقش سیاه و اشتباه ، پشت در پشت اشتباه  مردم در تلاطم یک نگاه  میکنند خاک بر سر ، ای وای وای بر ان خورشید نور افشان که زیر مهرش کنند دست دراز دستها دراز پیش نادر رو سیاه و من در سکوت خاموش خم خیابان خشکیده ی شرافت دو دل خمیده ام  کبوترانه منتظر شکافتن خورشید دوباره ام  اما خورشید در شب نمیتابد و امید در روز فرو می پاشد شبها همه چیز در هم میکوبد  باتوم در سر  تفنگ در قلب  اشتباه در من شبهای سرزمینی غرق در تلاطم تاریکی و روز هایش فجایای شب را بازگو میکنند شبهای سرزمینی  غم درد میگیرند مادران آن سرزمین و تاریکی جولانگاه نادر است و تاریکی اشتباه مطلق است مردمان ناراضی  سروران در فکر دست اندازی  و دوستان چه کم از دشمن دشمنان به مانند کفتاران مهربان تر از مادر دشمنان به مانند تصلب شراین سد میشوند جلوی رگ حق خواهی ملتی به اصطلاح خائن آه ای نادر  تو چه سخت در فکر فریب دست بردار بیا قدری بنشین چای تازه دم است بیا استراحت کن کامل با هم گپی بزنیم نَرد ببازیم از نِرون بگویی میخواهم او در سکون بماند تا برای شما قدری فرصت بماند من سرش را گرم شما سینه اش را هدف من او را در بَر  شما او را در بَند من نادر را سرگردان شما پتگ گران بر سر آن من نادر را ... و شما او را ... من میکش نادر۳ (گرگ و میش)...ادامه مطلب
ما را در سایت نادر۳ (گرگ و میش) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideha بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1396 ساعت: 10:53

سکوت مبهم درد نشانه ی غم است قسم به همان قسم که شکست شیشه ی دلم  تنهایی حکم من است هق هق اشکهایم کنایه میزند به من :خود کرده را تدبیر نیست سیاهه نشانه رفته دو چشمانم را میدانم دیگر نخواهم دید چشمان تورا شب هنگام شبان را گویم که به چرا ببرد افکار گوسفندانه مرا شب هنگام خارج از هر فکر خیال سرگشته میرو نادر۳ (گرگ و میش)...ادامه مطلب
ما را در سایت نادر۳ (گرگ و میش) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideha بازدید : 95 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1396 ساعت: 23:54

صدای شب چه کور است در دل من این روز ها به شب جان میدهند و شب مستانه رجز میخواند و سحر به وصالش شتابان میدود و ضجه ی سحر شب جلادی بزرگ مردی نامرد که از بودن روز ناگوار خاطر و روز خودکشی میکند برای نادر قلبم شبهایی را میبیند که نادر است نادر در تاریکی نادر در دهشتناکی نادر در کثافت بازی و قلبم به جوش نادر۳ (گرگ و میش)...ادامه مطلب
ما را در سایت نادر۳ (گرگ و میش) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideha بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1396 ساعت: 23:54

به اندازه ی ساحل خسته از طوفان شبانگاه به اندازه ی پرنده ی گم شده در شب به اندازه ی چشمان خسته ی از زمان به اندازه ی چکمه های سربازی برادرم به اندازه ی سرو های ایستاده ی حیاط به اندازه ی دستان یخ زده ی رفتگران به اندازه ی افکار پدرم به اندازه ی قلب مادرم  به اندازه... خسته ام  تو هم خسته شدی از این نادر۳ (گرگ و میش)...ادامه مطلب
ما را در سایت نادر۳ (گرگ و میش) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideha بازدید : 54 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1396 ساعت: 23:54

کنار ساحل لب اب تب تاب خورشید در داغ نور ارام شب در راه ایستاده ام بالعکس غروب می اندیشم دریای یکنواخت ارام می جنگد و بزرگی اش در این است نمی دانم موج پاهایم را نوازش می دهد  یا پاهایم دریا را می دوم به سویش ارام ارام مرا در اغوش می کشد نوک پاهایم مچ پاهایم درشت نی  نازک نی زانویم را می بوسد رانهایم نادر۳ (گرگ و میش)...ادامه مطلب
ما را در سایت نادر۳ (گرگ و میش) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideha بازدید : 66 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1396 ساعت: 23:54